آخرین اخبار

دلیل کاهش مشارکت؟ صداوسیما خوب اطلاع‌رسانی نکرد | میزان مشارکت طبیعی بود | عدد‌ها برای جنگ روانی استفاده می‌شوند

صادق کوشکی، فعال سیاسی اصول‌گرا در گفتگو رویداد۲۴ میزان مشارکت در انتخابات اخیر را طبیعی می‌خواند و می‌گوید جای نگرانی برای حکومت نیست که چرا مردم در این دوره کم مشارکت کرده‌اند.

اشتراک گذاری
02 خرداد 1403
کد مطلب : 13213

دلیل کاهش مشارکت از نظر صادق کوشکی

رویداد ۲۴| سعید شمس: انتخابات دوازدهمین دوره مجلس با همه حرف و حدیث‌ها برگزار شد و منتخبین نزدیک به ۲ هفته دیگر کارشان را شروع می‌کنند. دستاورد این رویداد سیاسی-ملی در این دوره چیزی نبود جز ثبت انواع «رکورد معکوس». آمارهای انتخابات نشان از کاهش شدید مشارکت در این دوره داشت اما صادق کوشکی، تحلیل‌گر سیاسی اصول‌گرا با اعتمادبه‌نفس خوبی این دوره انتخابات را «طبیعی» می‌خواند و معتقد است اشاره به آمارهای کاهش مشارکت «جنگ روانی» است.

*دلیل رای بسیار نازل مردم در انتخابات این دوره را چه می‌دانید؟

دلیل اینکه چرا میزان مشارکت مخصوصا در تهران پایین بود، این بود که تقریبا هیچ‌کس انتخابات را جدی نگرفت. رسانه ملی تقریباً هیچ توجهی به این امر نشان نداد. همچنین بسیاری از مردم که رای دادن را مهم و وظیفه می‌دانند، اصلاً خبر نداشتند روز جمعه قرار است، رای‌گیری شود. اخبار و رویداد‌های مختلف ذهن جامعه را به خود مشغول کرده بود تا کسی به فکر انتخابات نباشد. البته این میزان رای طبیعی بود و اگر تبلیغات مناسبت‌تری داشتیم، حتما تعداد رای بیشتری به صندوق‌ها ریخته می‌شد. البته نه تنها فقط در عرصه انتخابات، در هر عرصه دیگری هم که برای جامعه اطلاع‌رسانی نشود و خودِ ساختار جدی نگیرد، جامعه هم بازخورد جدی‌ای نخواهد داشت. پس تاکید می‌کنم، مشارکت پایین را نمی‌شود، تفسیر سیاسی کرد. در واقع مشارکت کم محصول بی‌توجهی به مرحله دوم انتخابات بود.

* اما مشارکت در مرحله اول هم پایین بود؟ به طوری‌که تعداد رای نفر اول تهران با تعداد رای نفر پنجاه و چندم دوره قبل‌تر برابری می‌کرد.

عدد‌ها برای جنگ روانی استفاده می‌شوند. انتخابات مرحله اول مجلس در جایگاه خودش میزان مشارکت طبیعی داشت. من از واژه طبیعی استفاده می‌کنم. حالا هر کس می‌خواهد بگوید، کم بود برود بگوید کم بود. در دوره‌های گذشته هم شبیه به این انتخابات داشته‌ایم. ببینید! انتخابات برایند وضعیت جامعه است. جامعه فراز و فرود دارد، پس انتخابات هم فراز و فرود دارد. اما همیشه همه به مرحله دوم بی‌توجهی می‌کنند. اما اگر کسی می‌خواهد بگوید، مشارکت اینقدر بوده و این یعنی مردم «اینجوری‌اند» این تفسیر غلطی است. حالا اگر کسی یا کسانی دلشان به این خوش است که، چون مردم رای ندادند، جمهوری اسلامی را قبول ندارند، آزاد است که تفسیر کند. اما تفسیرش غلط است. چرا؟ چون اگر مراجعه کنند به دوره‌های قبل، می‌بینند که در مرحله دوم همیشه رای کمی به صندوق‌ها ریخته می‌شد. با این حال هر کسی هر تفسیری می‌خواهد انجام بدهد. اما من می‌گویم، تفسیر باید با واقعیت منطبق باشد.


بیشتر بخوانید:

صادق کوشکی کیست؟


* آقای نبویان در حالی این دوره منتخب اول تهران شد که در انتخابات مجلس دهم با ۱۰۰ هزار بیشتر از رای فعلی پنجاه و دوم شده بود. این مهم و تامل‌برانگیز نیست؟

اصلاً فرض کنیم نفر اول تهران ۲۵۰ دانه رای دارد. من می‌گویم، انتخابات تابعی از وضعیت جامعه است. جامعه انتخابات فراز و فرود دارد، انتخابات هم فراز و فرود دارد. چیز پیچیده‌ای نیست و آنچه در انتخابات رخ داد، کاملاً طبیعی بود. اصلاً چه کسی قول داده باید انتخابات در ایران همیشه بالای ۹۰ یا ۶۰ درصد مشارکت داشته باشد؟ در دهه شصت انتخاباتی با ۴۵ درصد مشارکت داشتیم. تکرار می‌کنم، این روند طبیعی است و چیز عجیب و غریبی نیست.

*اساسا چرا باید نظام سیاسی به میزان مشارکت اهمیت قائل شود؟

در نظام‌های دموکراتیک رای‌دادن حق مردم است. دوست دارند می‌آیند، دوست ندارند نمی‌آیند. در فرانسه در یک دوره مشارکت ۳۰ درصد بود، دوره بعدش شد ۷۰ درصد و … این اتفاق‌ها همه جای دنیا رخ می‌دهد. اما در جمهوری اسلامی از آنجایی که اصرار دینی و اعتقادی برای مشارکت وجود دارد، رای دادن تکلیف شرعی برای کسانی است که نگاه شرعی به انتخابات دارند و همچنین حق است برای کسانی که نگاه شهروندی دارند. حالا آن‌هایی که تکلیف‌محور هستند یا حق خود می‌دانند، رای می‌دهند. حتما اینطور نیست که با مشارکت بالا بگوییم، بله مردم خیلی جمهوری اسلامی را دوست دارند. مثلا سال ۸۸ که مشارکت بالای ۸۰ درصد بود، ما باید بگوییم، مردم خیلی جمهوری اسلامی را قبول داشتند و حال‌شان خیلی خوب بود؟ دوره بعد هم مشارکت ۶۰ درصد شد، باید می‌گفتیم از علاقه مردم به نظام کم شده است؟ نه! اصلا اینطور نیست.

* وقتی منِ نوعی دوست ندارم رای بدهم، این برای نظام حکمرانی در مقام مسئول باید مهم باشد؟

نه. این حق شما است. حالا دوست دارید، رای بدهید یا ندهید. حاکمیت وظیفه ندارد شما را مجبور کند از حقتان استفاده کنید.

* حاکمیتی که در برابر من مسئول است، باید نسبت به بی‌تفاوتی‌ام به انتخابات باید حساس شود و دنبال چرایی برود یا نه؟

ببینید! مردم حقوقی دارند. در جمهوری اسلامی مشارکت برای برخی از مردم تکلیف شرعی است. اما آن‌هایی که رای را حق شهروندی می‌دانند، هم می‌توانند رای بدهند، هم می‌توانند از حق‌شان بگذرند. حکومت که نباید در اختیار شهروندان دخالت کند. مثل اینکه در روز جمعه می‌توانند تفریح بروند یا در خانه بمانند. حالا اگر در خانه بمانند، حکومت می‌تواند بگوید، چرا تفریح نرفتید؟

*برای سئوال آخر؛ وقتی آقای خاتمی که دو دوره رییس جمهوری نظام بوده و حدود ۳۰ سال در ساختار حکومتی نقش و جایگاه‌هایی ممتاز داشته است از انتخابات عبور می‌کند، لازم است نظام حکمرانی حساس شود و موضوع را بررسی کند؟

آقای خاتمی روغن ریخته را نذر امام‌زاده کرد و عملاً با این اظهارنظر پرونده سیاسی خودش را برای همیشه بست. آقای خاتمی متوجه شد، پایگاه اجتماعی دیگر او و اطرافیانش را دوست ندارند و حاضر نیستند به اصلاح‌طلبان رای بدهند. لیست نزدیک به اصلاحات در تهران هیچی رای نیاورد.

*کدام لیست؟

لیست آقای مطهری.

*ایشان آشکارا گفت، نه اصلاح‌طلبیم و نه اصولگرا.

به هرحال افراد لیست آقای مطهری نزدیک به پایداری نبودند و با اصلاح‌طلبان اشتراک نظر زیادی داشتند. آقای خاتمی متوجه شده که پایگاه اجتماعی‌اش را از دست داده است و به همین دلیل چنین حرفی زده است. در واقع عبور از آقای خاتمی در سال ۱۳۸۳ و در دانشکده فنی دانشگاه تهران شروع شد. عبور از خاتمی در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ کامل شد و خاتمی و اصلاحات به تاریخ پیوستند.

*اما در انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴ با توصیه و تکرار خاتمی بود که دو مشارکت بالا رقم خورد.

آقای خاتمی و دوستانش، حسن روحانی را گردن نمی‌گیرند. الان حاضرند، بگویند هر بلایی سر مردم در دوره روحانی نازل شد، گردنِ ما است؟ ساده به شما بگویم، پایگاه اجتماعی اصلاحات از ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ کاملا از بین رفته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 2 =